گزارش هفته 91/12/20
بعد ار تولدت سرماخوردگي سخني گرفتي و تب شديد داشتي و يه 5 شبي تب داشتي بالاخره يه کم بهتر شدي ولي هنوز سرفه هاي چرکي مي کني و البته خيلي کم روز چهارشنبه 91/12/16 با بابايي رفتيم تهران و خيلي خوش گذشت اولش فکر مي کردم خيلي اذيت مي شي و از بابت دستشويي رفتنت يکم مي ترسيدم چون خونه خاله سوسن و عمه صديقه (چون بچه کوچک ندارند) تميز بود مي ترسيدم شما اونجا جيش کني؛ اما الهي قربونت بشم اصلاً توي خونه جيش نکردي. باهم خريد که مي رفتيم اصلاً اذيت نکردي و کلي بازي مي کردي و يه بلوز هم که خيلي دوست داشتي از توي مغازه برداشتي و گفتي مال منه و اصلاً نگذاشتي بذاريم توي پاکت. نوبت دندون پزشکي داشتم و شما هم يه کم گريه کر...
نویسنده :
مامان الهه
11:42